افزايش جمعيت در کشورهاي در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در اين کشورها و پيدايش نيازهاي اجتماعي واقتصادي جديد همگي سبب توجه نهادها و مقامات مسئول در اين کشورها به اين نيازها و چاره انديشي بنيادين يا مقطعي براي آنها شده است. بنا بر بررسيهاي به عمل آمده و بر اساس آمارهاي موجود، يکي از مهمترين مشکلات فرا روي جوامع در حال توسعه و حتي کشورهاي صنعتي مشکل بيکاري1 است. مجموعه راه حلهايي که براي رفع اين مشکل جهاني ارائه شده است، اصطلاحاً کارآفر .